امام خمینی (س) - مقام حضرت علی (ع) در نگاه امام خمینی (س)

عده ای از  اسلام ستیزان کوردل که تاب دیدن عشق غنی شیعیان آل علی (ع) را در جای جای ایران نداشته و در اقدامی مضحکانه ، شبهه ای در رابطه با شورش اصطخر مطرح کرده اند و ما نیز این شبهه را همچون جریان پوسیده معاندین به زباله خواهیم فرستاد

شبهه: علی و کشتار ایرانیان در زمان امام علی(ع)»؛ مردم اصطخر چندین بار قیام کردند. علی در یکی از آن موارد عبدالله بن عباس را در رأس لشکری به آنجا گسیل داشت و شورش توده ها را در سیل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی، ص 136). در مورد دیگر که مردم اصطخر شورش کردند، امام علی(ع)، زیاد بن ابیه که از خونخواری و آدم کشی به انوشیروان دوم لقب گرفته بود، به آنجا گسیل داشت تا به سرکوبی این قیام بپردازند. در مورد جنایات و کشتار مردم اصطخر توسط زیاد بن ابیه کتاب ها و روایات زیادی نوشته و نقل شده است

 

پاسخ: بنابر نقل طبری، ابن اثیر، ابن خلدون، ابن کثیر و زمانی که ابن حضرمی کشته شد، اهل فارس و کرمان سر به شورش برده و والیان خود را بیرون راندند. حضرت علی(ع) در این مورد که چه کسی را برای سروسامان دادن به اوضاع روانۀ آن منطقه کند با برخی به م نشست. یکی از یاران حضرت به نام جاریة بن قدامه، زیاد بن ابیه را برای این منظور پیشنهاد داد. حضرت علی(ع) نیز با پذیرش این پشنهاد به ابن عباس دستور داد تا ولایت فارس را به زیاد سپرده و او را به همراه سپاهی به آن ناحیه روانه سازد. زیاد پس از حضور در فارس و بررسی اوضاع ی و اجتماعی منطقه و با ت زیرکانه ای که به کار بست، توانست بدون جنگ و خونریزی بر فارس مسلّط شود. منابع یاد شده تصریح دارند که زیاد با مردم آن سامان با عدالت و رعایت امانت رفتار نمود.[1]

 

بنابر این، در پاسخ به این قسمت از پرسش با استفاده از گزارش فوق باید به دو نکتۀ اساسی اشاره کرد: نخست این که، زیاد بن ابیه در تسلّط بر فارس نه تنها با شورشیان آن سامان نجنگید، بلکه با زیرکی و استفاده از روش های مسالمت آمیز توانست بر اوضاع به هم ریخته آن سامان چیره شود. نکتۀ دیگر، در بارۀ تشبیه زیاد بن ابیه به انوشیروان است. باید گفت آنچه از گزارش های تاریخی استفاده می شود آن است که تشبیه نمودن زیاد به انوشیروان توسط مردمان فارس -بر خلاف ادعای در این پرسش- به جهت نرمش، مدارا و عدل او بوده است.[2]

 

مسئلۀ دیگری که در این قسمت باید به آن پرداخت؛ بررسی ادعای سرکوب شورش ایرانیان توسط عبد الله ابن عباس است که در فارسنامه ابن بلخی به آن اشاره شده است.

در بررسی منابع تاریخی سندی که دلالت بر سرکوب و کشتار شورشیان فارس توسط عبدالله بن عباس کند، دیده نمی شود. شاید منشأ این ادعا آن باشد که عبد الله بن عباس در زمان خلافت حضرت علی(ع) به ولایت بصره گماشته شد و تا زمانی که آن حضرت به شهادت رسید در این مسند قرار داشت.[3] در آن دوره بصره و کوفه دو مرکز مهم به شمار می آمدند که سایر مناطق همجوار، تحت اشراف این دو مرکز اداره می شدند. از آن جمله اداره مناطقی از ایران مانند خوزستان و فارس به عهدۀ استاندار و والی بصره بود. حضرت علی(ع) در واقعۀ شورش برخی از مردم آن ناحیه بعد از می که با برخی از یاران خود نمودند به ابن عباس دستور دادند تا زیاد بن ابیه را به فرمانداری فارس بگمارد.[4] لذا زمانی که نام عبدالله بن عباس در خصوص این واقعه؛ یعنی شورش مردم فارس و تسخیر آن در تواریخ به میان می آید،[5]  به این جهت است که وی استاندار منطقه بوده و زیاد بن ابیه از کارگزاران تحت نظر او به شمار می آمد.

 

امّا در مورد انتساب کشتار ایرانیان توسط ابن عباس که در فارسنامه ابن بلخی مطرح گردیده است؛[6] باید به این نکته توجه داشت که منابع اصلی فارسنامه ابن بلخی که در سال 510 ق نگاشته شده است، تاریخ طبری»، سنی ملوک الارض و الانبیاء» و المسالک و الممالک اصطخری» است و در این سه کتاب تاریخی گزارشی به این شکل ذکر نشده است، مگر این که این سخن نیکلسن را بپذیریم که ابن بلخی شنیده ها و دریافت های خود را نیز بر کتابش می افزوده است،[7] که در این صورت پذیرفتن این دسته از گزارش ‌ها از ابن بلخی خالی از اشکال نخواهد بود.

باید اضافه کرد که برخی از منابع متأخر نیز مانند جغرافیای حافظ ابرو» این واقعه را بی هیچ کم و کاستی از ابن بلخی نقل نموده اند.[8]

در نتیجه از آنچه گفته شد روشن می شود که:

1. شورش برخی از ایرانیان در منطقه اصطخر فارس در زمان حضرت علی(ع) یک بار بیشتر واقع نشده است.

2. این شورش با درایت کامل زیاد بن ابیه بدون خونریزی مهار گردید.

3. گزارش کشتار مردم در این واقعه درست نیست، و سند معتبر و محکمی ندارد.

 

[1]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ ‏الطبری، ج ‏5، ص 138، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق؛ ابن جوزی، عبد الرحمن، المنتظم، ج ‏5، ص 159، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج ‏3، ص 382، دار صادر- دار بیروت، بیروت 1385ق؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‏7، ص 320، دار الفکر، بیروت، 1407ق؛ ابن خلدون، عبد الرحمن،تاریخ ‏ابن ‏خلدون،ج‏2، ص 644، دار الفکر، بیروت، چاپ دوم، 1408 ق؛ ابن اثیر، عز الدین، أسد الغابة، ج ‏2، ص 3، دار الفکر، بیروت، 1409ق.

[2]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ‏7، ص320؛ المنتظم، ج ‏5 ،ص 159؛ طبری، محمد بن جریر تاریخ ‏الطبری، ج ‏5، ص 137.

[3]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج ‏6، ص 2698، ترجمه ابو القاسم پاینده، اساطیر، تهران، چاپ پنجم، 1375ش‏؛ ابن خلدون عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج ‏1، ص 639، ترجمه آیتى، عبد المحمد، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چاپ اول، 1363ش.

[4]. ابن اثیر، عز الدین، الکامل، ج ‏3، ص 382. 

[5] . بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ج ‏2، ص 543، ترجمه محمد توکل، نشر نقره، تهران، چاپ اول، 1337ش.

[6]. ابن بلخی، فارسنامه، ص 289، سازمان چاپ و انشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شیراز، چاپ اول، 1374ش.

[7]. ابن بلخی، فارسنامه، ص 3.

[8]. حافظ ابرو، شهاب الدین عبد الله خوافى‏، جفرافیاى حافظ ابرو، ج ‏2، ص 106، میراث مکتوب‏، تهران‏، چاپ اول، 1375ش‏.

پایمال شدن حقوق زن در دیانت زرتشتی

جشن سده یا جشن زنده زنده سوزاندن حیوانات بی گناه در آتش برای مبارزه با اهریمن

نادرستی ایده کورش قهرمان رواداری مذهبی

ابن ,بن ,ص ,ج ,زیاد ,فارس ,علی ع ,زیاد بن ,بن ابیه ,در این ,ابن بلخی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شامپو سر مو تقویت وبگاه رادیو اینترنتی ابهر راه زندگی مجله اینترنتی پاپیون مشاوره و برنامه ریزی سراسری، ارشد و دکتری طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل تجهیزات پزشکی How to live better رد پای خاکستری زمان چیت و تقلب | هک بازی | رمز بازی